Alice I am a ORODIST
Joined: 09 Apr 2008 Posts: 308
|
|
واسطه میان رمانتیسم و رئالیسم
مهدي فاتحي : فلوبر در سال 1821 در رووان فرانسه به دنيا آمد و پس از اخذ ديپلم به تحصيل حقوق پرداخت، اما به دليل بيماري تحصيلاتش را ناتمام رها كرد. او كه فرزند يك جراح تجربي بود، يكي از تاثيرگذارترين نويسندگان دو قرن اخير به شمار ميآيد.
فلوبر در سال 1821 در رووان فرانسه به دنيا آمد و پس از اخذ ديپلم به تحصيل حقوق پرداخت، اما به دليل بيماري تحصيلاتش را ناتمام رها كرد. او كه فرزند يك جراح تجربي بود، يكي از تاثيرگذارترين نويسندگان دو قرن اخير به شمار ميآيد. رمان مادام بوواريِ او كه نمونهاي از جنبش رئاليستي ادبيات در قرن 19 ميباشد، زماني در فرانسه منتشر شد كه هنوز آزادي بياني در اروپا وجود نداشت و رمان فلوبر جار وجنجال زيادي به پا كرد. كشيشان و اربابان دولت به او ايراد گرفتند كه در رمانش صحنههايي گمراهكننده ديده ميشود ولي بعد از دفاعياتش در دادگاه از اتهامات تبرئه شد.
فلوبر هفت سال از عمر خود را با دقت تمام صرف نگارش مادام بوواري كرد يعني آن را در فاصله سالهاي 1850 تا 1857 نوشت و بلافاصله به صورت پاورقي در نشريه revue de paris به چاپ رساند، و از سوي منتقدان و خوانندگان جدي ادبيات با استقبال رو به رو شد و نام فلوبر را با شهرتي كمنظير آراست.
***
زیبایی هنری،زیبایی اخلاقی
گوستاو فلوبر يكي از نويسندگاني است كه ادبيات مدرن از هر نظر به او مديون است. در آن زمان او را واسطهاي ميان رمانتيسم و رئاليسم ميدانستند، اگرچه امروزه ارزش او را بيشتر از اين ميدانند و تاثير او بر نويسندگان قرن بيستمي بر هيچكس پوشيده نيست.
او به زيباشناسي رمان پايبند بود و نويسندگاني را كه خود را در خدمت يك ايدئولوژي قرار ميدادند قبول نداشت. او اين نكته را كه رمان بايد شامل هدف اخلاقي روشني باشد و از يك تز سياسي يا اجتماعي و يا مذهبي مايه بگيرد انكار ميكرد. به اعتقاد او زيبايي هنري، خود به زيبايي اخلاقي خواهد رسيد. او به شدت به فرم زيبا براي باز آفريني يك محتواي زيبا، ايمان داشت و معتقد بود كه هيچ انديشه زيبايي بدون فرم زيبا و هيچ فرم زيبايي بدون انديشه زيبا وجود ندارد. او در رمانهايش با كلمات بنايي ميساخت كه آكنده از موسيقي و رنگ و نور بود. از نظر فلوبر هنر بدون شكل، هنر بدون هستي است و دقتي كه او براي شكل دادن به رواياتش بهكار ميبرد، چه از نظر توازن و چه در انتخاب واژهها، بينظير است.
به اعتقاد بسياري فلوبر نويسندهاي است كه بورژوازي را از درون توصيف و نقد كرد. او بر نويسندگان بزرگ قرن بيستم چون پروست و جويس و نظريهپردازان اين قرن تاثير فراواني گذاشت، بهطوري كه ژان پل سارتر كتابي دو هزار صفحهاي، در موردش به رشته تحرير درآورد. چيزي كه نويسندگان مدرن قرن بيستم مثل جويس، از فلوبر گرفتند و تكامل دادند نوعي عمق زباني است، فلوبر به جزئيات توجه بيش از اندازه ميكرد و با دقتي وسواس گونه مينوشت. در اتفاقات روزمره زندگي زمينههايي را ميكاود كه تا آن زمان ناشناخته بودند، تكنيكهايي كه جويس در تمام آثارش از آن بهره برد.
تصاويري كه فلوبر در مادام بوواري خلق ميكند، در دوره خود، تصاويري
كم نظيرند كه به سادگي از ذهن پاك نميشوند. در طول كتاب گاهي چند پاراگراف تنها به گفتن جزئيات يك شخص يا محيط اطرافش تعلق ميگيرد. جزئياتي كه نه براي احساساتي كردن خواننده يا به هيجان آوردن اوست (ايرادي كه فلوبر به رمانتيكها ميگرفت.) بلكه براي فضاسازي و نشان دادن درونيات و ذهنيات شخصيتش بهكار ميگيرد. گاهي هم فقط با يك پاراگراف تمام روحيات شخصيتش را نمايان ميكند. مثلا" در فصل اول براي توصيف شخصيت هيستيريك زنِ اولِ شارل مينويسد:
بايد هر روز به او شير كاكائو داده ميشد، توقعهايش تمامي نداشت. مدام از ناراحتي اعصابش، درد سينهاش، سردي و گرمي كردنهايش، ناله ميكرد. صداي پا آزارش ميداد. اگر از او دور ميشدي تنهايي برايش كشنده ميشد، اگر كنارش ميرفتي ميگفت كه حتما آمدهاي كه مردنش را ببيني.(فصل اول صفحه 21)
داستان از چه قرار است؟
با اينكه شخصيت اول داستان، اِما بوواري است، اما رمان با كودكي شارل بوواري آغاز ميشود و در انتها نيز با مرگ وي خاتمه مييابد. در صورتي كه زندگي و پرداخت شخصيت شارل، تنها محل بازتابي براي نشان دادن اِما بوواري است. فلوبر در رمانش از حاشيهايترين شخصيتهايش هم نميگذرد و تا انتهاي رمان يك به يك آنها را واكاوي ميكند، حتي گدايي كه هنگام مرگ اِما، آواز خوانان از خيابان رد ميشود تبديل به يك شخصيت ميشود و تنها يك تيپ كلي و اجتماعي باقي نميماند.
ما با اِما بعد از آنكه شارل به خانهشان ميآيد تا پاي پدرش را مداوا كند، آشنا ميشويم. او كه دختر يك زارع نورماندي است با دكتر شارل بوواري كه پزشكي كودن و ضعيف است ازدواج ميكند. مدتي بعد از ازدواجشان اِما از زندگی با شوهرش خسته و احساس سرخوردگي ميكند و همه آنچه را كه از ازدواج براي خود بافته بود، ويران و دور از دسترس ميبيند. جاهطلب نبودن شارل و اينكه نميخواست يك قهرمان باشد و به همه آن چيزي كه داشت راضي بود، اعصاب اِما را به هم ميريخت. بهطوري كه كمكم ناراحتيهاي فكري اِما، به عكسالعملهاي خشن و بياعتنايي به شوهرش تبديل شد.
شارل كه تمام تلاشش براي رابطه بهتر با اِما را بينتيجه ميديد، همه مشكلات را به وضع مزاجي اِما و وضعيت محيطي ربط ميداد و به همين خاطر با قرض و قوله به شهر بزرگتري يعني يونويل هجرت كردند. در يونويل هم وضع بهتر نميشود، ولي اِما در هيچ چيزي، آنچه را كه ميخواست بهدست نياورد. راوي از اينجا تا انتهاي رمان را با ضرب آهنگي آرامتر از سابق جلو ميرود و هر تصوير و حادثهاي را آرام و با جزئيات روايت ميكند تا حركت سرد زندگي اِما را تصوير كند.
در اين ميان اِما كه در روابطش شكستهاي زيادي متحمل شده، فريب تاجر حيلهگري به نام لورو را ميخورد كه بهطور اقساط به او اجناسي را ميدهد كه با استفاده از آنها و هديه دادن به عشاقش، توجهشان را به خود جلب كند، بدهكاري زيادي بالا ميآورد و اِما تمام تلاشش را ميكند تا پول را به نحوي بهدست آورد تا شوهرش از قضيه خبردار نشود. به همين خاطر نزد تمام دوستانش ميرود و به آنها التماس ميكند تا براي چند روز سه هزار فرانك به او قرض دهند، ولي موفق نميشود. او كه از همه بريده است شب به خانه برميگردد و بدون هيچ سر و صدايي يا دليلي كه راوي نياز به گفتن آن داشته باشد خودكشي ميكند.
هنگامي كه شارل بالاي سر او ضجه و ناله ميزند و ديگر هيچكدام از دستورات پزشكي را براي بهبود همسرش به خاطر نميآورد، شخصتيش بيش از پيش براي ما نمايان ميشود. آنچه كه رفتار پزشكان بالاي سر او را به يك رفتار ابلهانه و طنز تبديل ميكند و نسخههايي كه شوهرش براي رفع افسردگي و ناراحتيهاي به ظاهر فيزيكي او تجويز ميكند، عدم آگاهي از روحيات و اميال و خواستههاي نا گفتني يك فرد است كه فلوبر به زيبايي به ما نشان ميدهد چیزی که هنوز هم دركله خيلي از پزشكان فرو نميرود،اين است كه يك انسان جدا از بعد فيزيكي اش يك انسان است، انساني كه حافظه دارد و همين باعث آزارش است. انساني كه رنج ميكشد، و براي رهايي از آن حرف ميزند و در وادي زبان جاي گرفته است.
اما آنچه فلوبر در اين موقعيت به ما نشان ميدهد، چهره كاريكاتور مانند اصحاب علم و پزشكي است كه نمايندگانشان بوواري پزشك و اومه داروخانه چي است. آنها تمام اين مدت او را بيمار تلقي ميكنند و انواع داروها و تفريحات را براي رفع كسالت او تجويز ميكنند. نمايندگاني كه تنها نيازهاي انسان را ميشناسند و از درخواستهاي او بياطلاعند. آنچه كه اِما با تمام وجود در طلب دريافت آن است، درخواست يك عشق است. چيزي كه هيچگاه به دست نميآورد.
بعد از مرگ اِما همه كساني كه روزي با اِما و شارل دوستي داشتند، چهره عوض ميكنند، و فلوبر با استفاده از اين موقعيت طنز تلخي ميآفريند. معلم موسيقي كه اِما به اسم او به شهر ميرفت و با لئون سر ميكرد، از شارل شهريه تمامِ اين مدت را ميخواهد، خدمتكارِ اِما لباسهاي او را ميدزدد و با دوستش از آنجا فرار ميكند، داروخانه چي كه مدتها با شارل رفاقت كرده، حالا كه وي را اينچنين فقير ميبيند، او را از طبقه خود نميداند و ديگر به ديدنش نميرود!
تعليق، تعليق
يكي از تكنيكهايي كه فلوبر در مادام بوواري بهكار برده است كه هم موجب تعليق داستان ميشود و هم جذابيت رمان را افزايش ميدهد، نگه داشتن روايت در جايي، به عقب برگشتن و دوباره با شخصيت ديگري تا به آن نقطه رسيدن است. تكنيكي كه در قصهها و افسانهها هم از آن زياد استفاده ميشده و داستايوسكي در برادران كارامازوف در سراسر رمان از آن استفاده ميكند. يا در بعضي مواقع راوي صداهاي حاشيهاي پس زمينه را در كنار ديالوگهاي اصلي ميآورد كه باعث تعليق روايت ميشود و شلوغي فضا را به زيبايي نشان ميدهد. ( صفحه 210 رمان) در تمامي رمان، راوي چنان خونسرد برخورد ميكند كه ما ناخودآگاه به پوچي زندگي و اتفاقات بيحاصل پي ميبريم.
ظروايتي خالي از هر گونه بزرگ منشي و اغراق، براي عمق بخشيدن به داستان. راويي كه همانطور كه درباره عشق و خيانت و مرگ حرف ميزند كه از شلوار پوشيدن شخصيتهايش سخن ميگويد.
بوواری در ایران
مادام بوواري در ايران در ابتدا در سال 1321 توسط بنگاه مطبوعاتي صفي عليشاه بهطور خلاصه چاپ شد. بعد از آن در سال 1341 به همت مشفق همداني توسط انتشارات امير كبير منتشر شد و سالها پس از آن توسط آقايان محمد قاضي و عقيلي دوباره مورد بازنگري قرار گرفت و به طبع رسيد. ترجمهاي كه با وجود رواني نثر، علاوه بر سبك و گويشي قديمي مشكلات ويراستاري نيز دارد. اما ترجمه جديد مهدي سحابي از مادام بوواري نسبت به ترجمههاي پيش از خود از ايرادهاي كمتري برخوردار است، مترجم باسابقهاي كه تربيت احساسات فلوبر را نيز ترجمه كرده است. با خواندن اين دو اثر ارزشمند است كه ميتوان سرچشمه جهاني را كه پروست ميآفريند يافت. |
|