|
Author |
Message |
Jayden I am a ORODIST
Joined: 08 Apr 2008 Posts: 268
|
|
ايرج ميرزا جلال الملك شاعر توانای ايران در اواخر دوره قاجاريه در سال 1251 ه.ش در تبريز بدنيا آمد. پدر وی غلامحسين ميرزا ملقب به صدر الشعرا(با تخلص بهجت) و جدش ملك ايرج ميرزا پسر فتحعلی شاه نيز اهل شعر وادب بود و(با تخلص انصاف) شعر می سرود. وی در دوران كودكی به فراگيری زبان و ادبيات فارسی ، فرانسه و عربی پرداخت و در نزد اساتيد بزرگ زمانخود محمد تقی عارف اصفهانی و ميرزا نصراله بهار تحصيل كرد. ايرج شاعری را از نو جواني آغاز كرد و امير نظام گروسی حاكم تبريز نيز او را تشويق به شعر و شاعری نمود و به او لقب فخر الشعرا داد وی در شانزده سالگی ازدواج كرد ولی اين ازدواج زود هنگام فرجامی نداشت زيرا سه سال بعد همسر و پدرش درگذشتند. بعد ازمرگ پدر ايرج از جانب مظفر الدين ميرزا وليعهد به سرودن قصايد و اشعار مداحی و رسمی در مراسم و اعياد موظف گرديد و صدر الشعرا لقب گرفت ولی از قبول آن امتناع كرد و از شاعری دربار وليعهد كناره گرفت. وی در جوانی مدتی منشی مخصوص پيشكار آذربايجان ميرزا علی خان امينالدوله بود و با وی به تهران آمد. در سال 1314 ه.ق به همراه قوام السلطنه به اروپا رفت. ايرج ميرزا در سال 1337 به عنوان بازرس اداره كل ماليه خراسان روانه مشهد شد و طي مدت 5 سال اقامت خود در اين استان وارد مهمترين مرحله از فعاليتهای ادبی خود شد و به ويژه قيام كلنل محمد تقیخان پسيان تأثير زيادی بر افكار ايرج برجای نهاد. اين شاعر بلند آوازه بهترين شاهكارهایهنری خود را در طی اين چند سال خلق كرد. سالهای پايانی عمر ايرج ميرزا با فقر و پريشانی گذشت و در سال 1344 ه.ش درتهران درگذشت و درگورستان ظهيرالدوله به خاك سپرده شد. زندگی ادبيی اين شاعر دارای دو مرحله بود. در مرحله اول كه دوران جوانی ايرج بود وی در قالب قصيده به ستايش رجال و خوشامد و تهنيت پرداخت ولی در مرحله دوم كه مصادف با دوران پختگی شاعر بود از شاعر درباری بودن كناره گرفت و با پشت سرگذاشتن تجربيات ارزنده و جهان بينی تازهای كه در اثر سفر اروپا و كسب معرفت و كمالات بدست آورده بود مسائل و مضامين تازهای در دنيای شعرش پديدار شد و سبك جديدی به وجود آورد. بيشتر اشعار موجود در ديوان او نيز كه دارای اعتبار ادبی والايیاند در اين دوه سروده شدهاند; مضامين و انديشه های شعر ايرج در انتقاد از وضع سياسی واجتماعی كشور، وطن دوستی ، تشويق جوانان به دانش آموزي و فراگيري علوم و فنونجديد و بخصوص علاقه به مادر و تجليل سپاس از مقام مادر بود ايرج ميرزا در اين ارتباط يكی از زيباترين اشعار خود را به نام قلب مادر سرود كه در زمره زيباترين اشعار بازمانده از ادبيات مشروطيت است و سبب شهرت فراوان او شد |
|
Back to top |
|
Adv
|
|
Back to top |
|
Reese I am a ORODIST
Gender:
Joined: 15 Apr 2008 Posts: 174
|
|
بر سنگ مزار (ایرج میرزا)
بر سنگ مزار
اي نكويـــــان كـــــــــه در اين دنياييد يا ازين بــــــعـــــد بــــه دنيــــــا اييد
اين كه خفتسأت در اين خاك منـــــــم ايرجـــــتم ، ايرج شيرين سخنـــــــم
مَدفَنِ عشقِ جَـــــهـــــــان است اينجا يك جــهــــان عشق نهان اسـت اينجا
عاشقــــــــــي بوده به دنـيــا فنِ من مدفن عشـــــــق بود مدفـــــن مـــــن
انــــــچــــه از مال جهان هستي بود صـــرف عيش وطرب و مستــي بود
هر كه را روي خوشو خوي نكوست مرده و زنده ي مـــــــن عاشق اوست
من همانـم كـه در ايــــام حــــيــــات بي شما صــــــرف نكــــردم اوقـــات
تـا مـــــرا روح و روان در تــن بود شوق ديـــــدار شمــــــــا در مـن بود
بـــعــــد چون رخـــت ز دنيا بستــــم بـــــــــــــاز در راه شمــــــا بنشستم
گر چه امروز به خاكــــــــم مَاواست چشــــــم مــــن باز به دنبال شماسـت
بنشينيد بر اين خاك دمـــــــــــــــــــي بــــگـــذاريـيـد به خاكـــــــــم قدمــي
گاهـــــــــي از من به سخــــن ياد كنيد در دل خاك دِلــــــــــــم شاد كنــيـــد !
_________________ Every Breath of the one who accompanies and helps has an endless price.
―The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani |
|
Back to top |
|
|
|
|