The World Philosophy of Orodism Forum Index

The World Philosophy of Orodism

Lovers of the philosophical school of Orodism

PortalPortal  blogBlog  AlbumAlbum  UsergroupsUsergroups  MemberlistMemberlist  GBGuestbook  User PanelUser Panel  RegisterRegister 
 FlashChatFlashChat  FAQFAQ  SearchSearch  Log in to check your private messagesLog in to check your private messages  StatisticsStatistics  LinksLinks  Log inLog in 
 CalendarCalendar  DownloadsDownloads  Comments to your karmaComments to your karma  ToplistToplist  Recent topicsRecent topics  Voting forumVoting forum

آندره ژید
Users browsing this topic:0 Registered, 0 Hidden and 0 Guests
Registered Users: None


 
Post new topic   Reply to topic    The World Philosophy of Orodism Forum Index -> The Philosopher Hakim Orod Bozorg quotes about Humanity
View previous topicEmail to a Friend.Users who have viewed this topicSave this topic as a txt filePrintable versionLog in to check your private messagesView next topic
Author Message
Jayden

I am a ORODIST
I am a ORODIST






Joined: 08 Apr 2008
Posts: 268
Jayden is offline 







NULL
PostPosted: Mon Jun 23, 2008 10:02 pm    Post subject:  آندره ژید
Description:
Reply with quote

«آندره ژید» Andre Gide نویسنده ی شهیر فرانسوی در ۲۲ نوامبر سال ۱۸۶۹ در پاریس به دنیا آمد و در ۱۹ فوریه سال ۱۹۵۱ در همان جا درگذشت. پدر آندره از مردم «نرماندی» و مادرش از اهل جنوب فرانسه بود. پدر و مادر «ژید» از لحاظ اخلاق و سجایا و روحیات باهم اختلاف داشتند و چون پدر «ژید» به واسطه ی گرفتاری نمی توانست به تربیت فرزند خود بپردازد، لذا پرورش وی به عهده ی مادرش که زنی سخت گیر بود قرار گرفت. خانواده ی ژید که پیرو مذهب «پروتستان» بودند تعصب شدیدی در امور مذهبی داشتند و می خواستند که «آندره» هم تمام اعمال دینی را به جا آورده، تسلیم ایمان مذهبی گردد. ولی برخلاف تمایل خانواده، ژید از کوچکی طبع سرکشی داشت و تعلیمات مذهبی را نمی پذیرفت. در سال ۱۸۸۰ یعنی در یازده سالگی آندره ی کوچک پدر خود را از دست داد و نفوذ و قدرت مادرش نسبت به وی فزونی گرفت و مادر سخت گیر او را در فشار گذاشت که هم امور مذهبی را انجام دهد و هم در مدرسه به تحصیل بپردازد، ولی ژید از هر دو موضوع امتناع داشت و ناچار لجاجت و سخت گیری مادرش از اندازه گذشت تا جایی که وی به گریه و زاری های آندره اهمیت نمی داد. در نتیجه ی شدت فشار، آندره دچار حمله ی عصبی گردید و به رختخواب افتاد و مادرش ناگزیر شد او را برای معالجه به آسایشگاه «سناتوریوم» ببرد؛ گرچه بر اثر مداوا و آزادی عمل حال ژید بهبود یافت ولی آثار این دوران فشار و اسارت و بیماری در نوشته های وی به ظهور رسید. ژید به تحصیل بی علاقه بود و از محیط مدرسه نفرت داشت و همان اندازه که مادر و سایر افراد خانواده اش به تحصیلات آندره و تعلیمات مذهبی وی علاقه مند بودند چند برابر آن وی نسبت به هر دو موضوع بی علاقه بود تا بالاخره مادر ژید یک نفر معلم سرخانه برای تعلیم وی گماشت و بهترین و ضروری ترین کتاب تحصیلی او را انجیل قرار داد.با این حال آندره ژید از معلم خودش موسیقی آموخت و در این هنر پیشرفت بسیار کرد. او همچنین با وجود مواظبت خانواده اش چند کتاب دیگر به دست آورده در ساعات فراغت مطالعه می کرد و از این راه با نویسندگی و ادبیات آشنا شد و از همین روزنه ی کوچک دنیای بزرگ ذوق و هنر را تماشا کرد و برای تمام عمر فریفته ی آن شد و در تحت قانون فطری که هر موجود ذی روح در برابر فشار و محرومیت عکس العمل شدید نشان می دهد، آندره ژید هم مظهر عجیب این واکنش طبیعی قرار گرفت، به طوری که در تمام عمر آزادی و بی بند و باری را جانشین فشار و حرمان دوران کودکی قرار داد . وی در ۱۶ سالگی، بی اختیار عاشق دخترعموی خود «مادلین Madeleine Rondeaux» (۱۹۳۸–۱۸۶۷) گردید. نویسنده ی جوان از این احساسات و عوالم عشق و شیفتگی در آثار خویش صحبت و به نام «امانوئل» از دختر عموی خویش «مادلین» یادآوری می کند. در این موقع وی اولین کتاب خود را به نام «خاطرات و اشعار آندره والتر» منتشر کرد. این کتاب که نخستین اثر نویسنده است تقریباً نیتجه ی یک سلسله ناکامی های دوره ی جوانی است که در تعقیب و امتداد جریان حیات پر از یأس و حرمان کودکی کشانده شده است. این کتاب تحت تأثیر التهابات شدید روحی دوره ی جوانی و در محیط آرام سرزمین «آنسی Annecy» نوشته شده است.در سال ۱۸۸۹ کتاب «مسافرت اورین» را نوشت که حاوی شدیدترین و لطیف ترین احساسات و خاطرات ایام جوانی است. آندره ژید در سال ۱۸۹۳ خود را از قیود خشک تقدس رها ساخته به «تونس» و آفریقا رفت و در مدت دو سالی که در آنجا بود جز مدت یک بیماری که سل گرفت و مجبور شد در «بیسکرا» بماند، به خوش گذرانی مشغول بود . ژید در کشمکش هوی و هوس و زندگی آرام مدتی اسیر و با طبیعت خود در مجادله بود تا آن که سرانجام به پاریس بازگشت و به سال ۱۸۹۷ کتاب «مائده ها ی زمینی The Fruits of the Earth» را در مراجعت از سفر آفریقا به رشته ی تحریر درآورد.در این موقع « ژید» دوباره از زندگی در پاریس دلگیر شد و به مسافرت پرداخت و این بار رخت به سوی «الجزیره» کشید و پس از آنکه خبر فوت مادرش به وی رسید بار دیگر به فرانسه برگشت و با تجدید عوالم عشق و شیفتگی دوران جوانی با دختر عموی خود مادلین ازدواج کرد. وی کتاب «رذل» را پس از مسافرت و گردش در «الجزایر» به قلم آورد، و آن داستان کسی است که برای ابراز شخصیت خود از سنن و مقررات رهایی پیدا کرده و برای اجرای افکار و آرزوهای خود تلاش و کوشش می کند. ژید که از زندگی آرام و انزوا بیزار بود و می خواست حیات خود را در دیدن آثار و مناظر جدید و سیاحت و مطالعه بگذارند در زمانی که پنجاه و چهار سال از عمرش می گذشت یعنی به سال ۱۹۲۳ به مسافرت پرداخت و سفری به «کنگو» کرد و پس از یک سال اقامت در آنجا به پاریس بازگشت. در سال ۱۹۳۶ سفری به کشور «شوروی» کرد و پس از گشت و گذار و مطالعه در آن محیط به فرانسه مراجعت نمود. آندره ژید پس از فراغت از تحصیلات مقدماتی به مطالعه ی آثار نویسندگان و شعراء پرداخته بود. و کتب زیادی را بررسی کرده بود و با نویسندگان بزرگی مانند «مترلینگ»، «رنیه»، «مالارمه» و « پیرلوئیس» آشنایی داشت. ژید از بیست سالگی شروع به نویسندگی کرد و اگر چه آثار اولیه اش چندان مورد توجه قرار نگرفت ولی در عین حال مخالفین و موافقینی پیدا کرد و وقتی که اندک شهرتی بهم رسانید و انجمن ادبی لندن در شعبه ی ادبیات، کرسی «آناتول فرانس» را به «آندره ژید» واگذار کرد این کار توجه زاید الوصف خوانندگان و علاقه مندان به آثار ادبی را به سوی ژید و آثار وی معطوف ساخت. آندره ژید علاوه بر نشر آثار ادبی از داستان و بیوگرافی و نمایشنامه به همراهی دوستان و آشنایان خود به تأسیس مجله ی «جدید فرانسه» همت گماشت که مدت سی و سه سال از ۱۹۰۸ تا ۱۹۴۱ دوام داشت و این مجله ی ادبی خدمت بسیار بزرگی به ادبیات جهان و خاصه ادبیات فرانسه نموده است که نسل کنونی آشنایی و ارتباط خود را با آثار و شاهکارهای هنرمندان و نویسندگان معاصر اروپایی و امریکایی مرهون آن می باشد.«آندره ژید» در سال ۱۹۴۷ به دریافت جایزه ی ادبی نوبل موفق گردید. او به جهت همکاری با آلمان ها در میان هم میهنان خود و در دنیای دموکراسی بد نام گردیده و مورد غضب و کینه قرار گرفته است. از آثار دیگر او می توان «اگر دانه نمیرد»، «در تنگ»، «اودیپ »، « داستایوسکی»، «آهنگ روستائی»، «زیر زمین های واتیکان»، «مسافرت به کنگو»، «کوریدون»، «سکه سازان قلب»، «تزه»، «مکتب زنان»، «ایزابل»، «ربرت ژنویو»، «اخلاق»، «مذاکرات خیالی»، «تربیت زنان»، «دفتر سپید و سیاه»، «باطلاق ها»، «بهانه ها»، «بهانه های تازه»، «اکنون با تو»، «پرومته تزه»، «بازگشت از شوروی»، «بازگشت کودک ولگرد»، «مائده های زمینی»، «خاطراتی از اسکارواید»، «دفترهای یاداشت آندره والتر»،«مائده های تازه» و «مسافرت اورین» را نام برد.
Back to top
View user's profile Send private message
Adv



PostPosted: Mon Jun 23, 2008 10:02 pm    Post subject: Adv






Back to top
Display posts from previous:   
Post new topic   Reply to topic    The World Philosophy of Orodism Forum Index -> The Philosopher Hakim Orod Bozorg quotes about Humanity All times are GMT + 1 Hour
Page 1 of 1

 
Jump to:  
You cannot post new topics in this forum
You cannot reply to topics in this forum
You cannot edit your posts in this forum
You cannot delete your posts in this forum
You cannot vote in polls in this forum
You cannot attach files in this forum
You cannot download files in this forum





The World Philosophy of Orodism topic RSS feed 
Powered by MasterTopForum.com with phpBB 2003 - 2008